Pronunciation

bossæd

Origin

herbal

Common Name

-

SciName1

Corallium rubraum

SciName2

-

Weight

Common Name

مرجان

Text Expression

به ضم با و فتح سین مخفف و مشدد و دال مهملتین و به کسر با و تشدید سین و به فتح آن نیز آمده و گفته اند که قرول معرب قروالیون یونانی است و به رومی قولوریون و به لغتی قوالن و به عربی ناشف نامند.

Synonyms

یونانی: قروالیون
رومی: قولوریون
سایر: قوالن
عربی: ناشف
عربی: قرول

Text Identity

آنچه مشهور است که بیخ مرجان است اصلی ندارد بلکه سنگی است سرخ پر سوراخ مانند خانه زنبور ولیکن سوراخ های این از آن باریک‌تر و در سواحل دریای عمان و یمن و فارس و مالدیب و غیرها در زیر آب تکون می یابد و صاحب شفاءالاسقام نوشته که گفته اند که آن نبات بحری است و در جوف دریا می روید و چون از دریا برآورند و هوا بدان رسد سخت و صلب می گردد و نوشته که مستعمل در دواء المسک بسد است زیرا که خوب نرم ساییده می شود و ته نشین ظرف نمی گردد به خلاف مرجان و آن سفید و سیاه نیز می باشد سیاه آن صلب‌تر و سفید آن رخوتر از سرخ آن است و بهترین آن سرخ صلب شفاف بی رمل است.

Text Mizaj

در اول سرد و در دوم خشک.

Text Actions And Medicinal Uses

مفرح و قابض و مجفف و دافع وسواس و جنون و صرع و خفقان و ضعف معده و فساد اشتها و سنگ مثانه و گرده و سپرز و بواسیر و قاطع نزف الدم و نفث الدم و اسهال دموی و ذوسنطاریای کبدی و قروح امعا و عسرالبول و نیم مثقال آن که با نصف آن صمغ عربی با سفیده تخم مرغ سرشته با آب سرد بنوشند جهت قطع نزف الدم باطنی و نفث الدم مجرب (خصوصا سوخته آن و محلل خونی که در دل منجمد شده باشد) خصوصا محرق آن و ذرور آن جهت خوردن گوشت زائد زخمها و رفع آثار آن و محرق آن جهت نزف الدم ظاهری و تقویت دندان و زایل کردن زردی آن و اکتحال محرق و مغسول آن جهت دفع بثورات و تقویت باصره و دمعه و جرب و سلاق و امثال آن و قطور آن با روغن بلسان در گوش جهت ثقل سامعه و کری و امین الدوله گفته که چون سه روز هر روز چهار دانگ آن را با سکنجبین بنوشند جهت رفع ورم سپرز و سده آن مفید و به دستور با آب محرق آن در این امر قوی‌تر و همچنین در جمیع افعال مذکوره و محلول آن را در دفع جذام مجرب دانسته اند.

و تعلیق آن بر معده جهت رفع جمیع علل آن نافع و از خواص آنست که چون طلا و نقره را از هر یک به قدر بسد در هم گداخته انگشتری یا نگین دانی از آن ترتیب دهند و بسد را در آن نصب کنند در حینی که قمر و شمس در حد اتحاد خود مقارنت با زهره داشته باشند و صاحب صرع آن را با خود نگاه دارد در حال صرع او برطرف شود و دارنده آن را هرگز غمی نرسد و از چشم بد ایمن ماند و محرق مغسول نوع سیاه آن بغایت مقوی دل و صنعت احراق آن آنست که ریزه ریزه کرده در کوزه خزفی مطین کرده در تنور گذارند یک شب پس برآورده ساییده استعمال نمایند و باید که به سرحد رمادیت نرسیده باشد و اقراص بسد و معجون آن در قرابادین کبیر ذکر یافت

Text Substitute

جهت حبس خون به وزن آن دم الاخوین.

Text AdverseEffect

مضر گرده و مورث تهوع

Text Refinement

مصلح آن کثیرا.

Text Dosage

تا یک مثقال.

بسد

ColdDNSColdMaxFourthColdMedFourthColdMinFourthColdMaxThirdColdMedThirdColdMinThirdColdMaxSecondColdMedSecondColdMinSecondColdMaxFirstColdMedFirstColdMinFirstSlightlyColdBalancedInHotnessColdnessSlightlyHotHotMinFirstHotMedFirstHotMaxFirstHotMinSecondHotMedSecondHotMaxSecondHotMinThirdHotMedThirdHotMaxThirdHotMinFourthHotMedFourthHotMaxFourthHotDNSDryDNSDryMedFourthDryMaxThirdDryMinThirdDryMedSecondDryMaxFirstDryMinFirstBalancedInWetnessDrynessWetMinFirstWetMaxFirstWetMedSecondWetMinThirdWetMaxThirdWetMedFourthWetDNS
herbal
Similar Drug:
ID Drug Name Pronunciation Status
248 بسد bossæd
3285 تخم بستیاج (درمنه ترکی)